وحیده مهدی زاده هستم، رشته مهندسی رو با دانشگاه صنعتی اصفهان شروع کردم و در مقطع ارشد از دانشگاه امیرکبیر فارغ التحصیل شدم؛
بلافاصله وارد صنعت و مشغول به کار شدم، اما…

تغییر دادن حوزه کاری م تصمیم سختی بود که همون روزها، خوندن کتاب “تئوری انتخاب” از ویلیام گلسر و شرکت در کارگاه ترجیحات فکری و یه فایل صوتی کمک زیادی بهم کردن…

و این تغییر همزمان بود با تاسیس دبستان مهارت…

حضور من توی مدرسه مهارت رو نویسنده محبوبم آلن دوباتن در کتاب “مصیبت های شاغل بودن” به زیبایی به کلام آورده:
“”وقتی در مورد شغلی صحبت می کنیم – یعنی شغلی که جالب بوده و خسته کننده نیست- به شغلی اشاره داریم که درجه ای از اختیار، سلیقه ی شخصی و خلاقیت در آن وجود دارد. در شغل جذاب، ما فقط از دستورات پیروی نمی کنیم، بلکه کلیت مسیر را برای انجام کار در نظر می گیریم و بهترین راه حل -از نظر خودمان- را انتخاب می کنیم. بنا به این تعریف، شغل خوب یعنی شغلی که به حد کافی به شخصی کردن مجال بدهد: یعنی شغلی که فرصت داریم به طور مستقیم شخصیت خودمان را در مواجه با آن، انعکاس دهیم. در نهایت قادر خواهیم بود تا بهترین قسمت های شخصیت خود را در کالاها یا خدماتی که فراهم نموده ایم، ببینیم.””
برخودم لازم میدونم؛ همین جا از همراهی های همیشگی آقای دکتر آقاسی زاده که باعث دلگرمی م هستن، سپاسگزار باشم.
جاه طلبیِ من برای انتخاب شغلی که در اون کاری معنادار انجام بدم، در مدرسه مهارت اینطوری تعریف شد:
سعی کردم هر ایده ای که به ذهنم میرسه رو با این مقیاس بسنجم که آیا این فعالیت روی زندگی بچه ها تاثیر مثبت میذاره؟ حالا چه با کاهش رنج، چه با افزایش لذت …

تو چارت سازمانی، من معاون آموزشی هستم، اما ترجیح میدم خیلی خانم ناظم نباشم و از توانمندی ها و تجربیاتی که در طول سال های زندگی ام کسب کردم، استفاده کنم،
از بدو ورودم به مدرسه تونستم اولین کتاب های کتابخونه مهارت رو با وسواس و دقت زیاد در انتخاب عنوان و نویسنده و ناشر تهیه کنم، کد گذاری کنم و بنیان کتابخونه رو با حمایت و راهنمایی آقای مدیر بذارم…
از سال دوم تاسیس مدرسه، برنامه ریزی ها و مدیریت اجرایی برگزاری آزمون های دوره ای کتابخوانی رو با همراهی همیشگی آقای دکتر آقاسی زاده به عهده گرفتم تا در راستای رویکرد و اندیشه های مدرسه مهارت و عمل به عبارت “زندگی بدون کتاب، بی کیفیت میشه…” من هم سهم خودم رو ایفا کرده باشم…
عکاسی از علاقه مندی های منه و عکس گرفتن به صورت گزارشی از بچه ها و رویدادهایی که در مدرسه داریم، رو اغلب من انجام میدم. مدیریت محتوای کانال تلگرام، اینستاگرام و بروزرسانی سایت مدرسه تا الان با من بوده.
برای من، برنامه ریزی های درسی و چیدن برنامه پنجشنبه های مهارت و زمانبندی کارهایی که باید تو مدرسه انجام بشه و انواع جدول های اکسل جز لذت بخش ترین کارهایی که میشه با کامپیوتر انجام داد.
راستی! تابستون ها در مهارت، با خوندن کتاب همراه همکارام دل انگیزتر میشه، آخه قراره هر سال یک کتاب رو با هم بخونیم و به هم اندیشی بشینیم…
تا حالا کتاب های “مدرسه کیفی” از ویلیام گلسر، “جستجو در راه ها و روش های تربیت” از توران میرهادی و کتاب “کودک، خانواده، انسان” از هایم جینات و “آموزش قلب ها و اندیشه ها” و امسال هم کتاب “چگونه با همکاران خود کنار بیاییم” از آلن دوباتن رو خوندیم.
خوشحالم در جمع مهارتی ها هستم و امیدوارم سال های خوبی رو در کنار هم داشته باشیم.
به امید روزهایی سرشار از شادی، آگاهی و آرامش
کلامم رو با شعری از فریدون مشیری، به پایان می رسونم:
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم
امید روشنایی گر چه در این تیره گی ها نیست
من اینجا باز در این دشتِ خشکِ تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از سِتیغ کوه، چون خورشید،
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت…